داستان
داستان

کاش میدونستی جهانم بی توالف نداره
منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید من پوریا17سالمه واین وبلاگم موضوع خا30 نداره هرچی باشه میذارم واگروبلاگ خواستیدپیام بگذارید
آرشيو
مرداد 1392
تير 1392
نويسندگان
پوریا
کد هاي جاوا

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 51
بازدید هفته : 57
بازدید ماه : 57
بازدید کل : 19103
تعداد مطالب : 46
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

رمان تک عشق12  <-PostCategory-> 

شهاب_جون من و تو نداره پول من و تو نداره اما چيزاي ديگه داره نه؟

کيارش_خب بستگي به چيزش داره ديگه خب کم چرت و پرت بگيد من خوابم مياد 

کيارش رفت بالا چيزي نگذشت که بقيه هم بلند شدند و رفتند بخوابند منم رفتم اتاق کيارش کمي اضطراب داشتم اما خب به کيارش اعتماد داشتم

پيراهنشو دراورده بود و بدون پيراهن روي تخت دراز کشيده بود و دستشو هم روي سرش گذاشته بود چون تکاني نمي خورد فکر کردم خوابه لباسمو عوض کردم و ان طرف تخت دراز کشيدم و چشمامو بستم از همين جا هم بوي عطرش ديونم ميکرد يه دفعه دستاش از پشت دورم حلقه شد منم مقاومتي نکردم و به چند ثانيه نگذشت که منو تو اغوشش کشيد وشروع به بوسيدنم کرد منم ناخوداگاه همراهيش ميکردم تمام صورتمو بوسيد و به لابم رسيد و بوسيه اي طولاني روي لبام گذاشت و بعدش رفت پايين تر و به گردن و سينم رسد اما يک دفعه دست از کار کشيد و از تخت بلند شد کمي گذشت و بعد از اينکه حالش بهتر شد 

کيارش_کيانا نميخوام عشقمو با هوس اشتباه بگيري پس تحمل ميکنم 

دوباره روي تخت دراز کشيد و منو تو اغوشش کشيد و خوابيديم..

 

 

از زبون ترنم

از وقتي کيانا و کيارش اشتي کردند يه بار سنگيني از دوشم برداشته شد خصوصا که باباش هم راضي شد اخر هم کيانا و کيارش که شده بودند دشمن و ما خيلي تو فکر اشنيشون بوديم از ما زودتر سر و سامان گرفتند الانم که دارن لاو ميترکونن و لاس ميزنن اما خدايي هر دو مناسب هم بودند 

لباسمو عوض کردم و نيم تنه اي قرمز با شلوارک قرمز پوشيدم و خودمو انداختم رو تخت گوشيمو بيرون اوردم و شروع کردم به رمان خوندن

صداي در اومد مطمئنم طرلان بيکار شده اومده سمت من

دوباره سرمو تو گوشي کردم

_رواني بيا تو

در باز شد و داخل شد نگاهش هم نکردم اخه جاي حساس رمانه بود

اين چرا کِرم ريزي نميکنه ساکته؟؟؟؟

_چي شده سايلنتي؟

سرمو بلند کردم چـــــــــــــــــي؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟ارمان بود نه طرلان

_ارم...ارما...ارمان ....تو...اينجا....

ارمان_من در زدم خودت گفتي بيا تو 

_من فکر کردم طرلانه 

ارمان_هيس هيچي نگو ميدونم عزيز

عزيز؟؟؟؟؟؟؟؟؟حالش خوبه؟؟؟؟؟؟

_چيزي شده؟

_اره

_چي؟

_چشمام باز شده

_خب يعني چي؟

_فهميدم يه خريت کردم

_براي همينم اومدي منو خر ميکني؟

_نه..ميدوني خريتم چيه؟

_نه هنوز علم غيب پيدا نکردم 

_کاش پيدا ميکردي

_خب تو گو

_باشه يک کلام بگم؟

_دِ بگو ديگه نصفه عمرم کردي

_هنوز نصفش مونده

_پرو

_من يه خريت کردم عاشق شدم کمکم کن بهش برسم

قلبم تير کشيد خدايا نــــــــــــه

_کي هست دختره؟؟من مي شناسمش؟

هرکاري کردم صدام نلرزه نشد

_اره بهترين کسي که ميشناستش تويي

_طرلان؟

_نه

_شرا..شراره؟

_نه

_کيا هم که نيست پس کي؟

_حدس بزن

_کسيو نميشناسم ديگه نکنه ندا؟

_نچ

_پس کي؟

_خودت

_من؟؟؟؟

_اره 

خدايا چي ميشنوم؟؟؟چه قدر خوش حالم

_منم خوش حالم گلم

واي خدا من فکرمو بلند گفتم؟؟؟؟؟؟ابروم رفت

_برو بيرون

_چرا؟

_برو ديگه تا ننداختمت بيرون

_الانم داري ميندازيم بيرون ديگه

_برو ديگه

_باشه هر چي شما بگين فقط صبح بهم بگو کي با خونواده بيام

_برو ديگه

_خب دارم ميرم 

سريع درو پشت سرش بستم واي خدا چه قدر خوشحالم دارم ديوونه ميشم خدايا مــــــــــــــــــــرسي

رتم سر وقت گوشيم اما ديگه رمان برام مهم نبود هندزفريمو وصل کردم و اهنگ شادي گذاشتم و شروع کردم به رقص 

يه ساعت رقصيدم تا بالاخره خسته شدمو خاموشش کردم و روي تخت افتادمو سريع به خواب رفتم...

------------------------------

 

چشمامو باز کردم تو بغل کيارش بودم ديشبم خيلي خوب خوابيدم واي که چه قدر من اين موجود دوست داشتني چشم ابيو دوست دارم

چشماشو باز کرد و لبخندي زد

_خوب خوابيدي مادمازل؟

_عالي

_پس مزدمو بده

_مزدت؟؟؟؟؟؟؟

_اره ديگه 

_چي؟

_بوسم ديگه

_نميدم

_اما من ميگيرم

_نميزارم

خواستم بلند شم که دستمو گرفت و افتادم تو بغلش

_تو چرا پيرهنت تنت نيست؟

_من عادت دارم بدون پيراهن بخوابم

_اها

_بحثو عوض نکن بوسمو ميدي يا با زور بگيرم؟؟؟

_نميدم

_اها پس ميخواي با زور بگيرم؟؟؟؟؟باشه حرفي نيست

با يه حرکت سريع لباشو روي لبم گذاشت و اجازه ي هيچ گونه اعتراضي بهم نداد

گوشيش زنگ خورد 

_لعنتي

از من جدا شد جواب داد

_بله؟............چـــــــــــي؟. ....غلط کرديد..........باشه .....باشه...خداحافظ

_چيزي شده؟

_نه گلم من بايد برم

_کيارش بگو چي شده؟

_چيزي نشده يه پرونده است بايد برم ببينم چيه

رفت دستشويي سريع برگشت و لباسشو پوشيد نگاهم کرد به طرفم امد و گونمو بوسيد

_نگران نباش عزيزم ميرمو زود برميگردم

_صبحانه چي؟

_بيرون يه چيزي ميخرم ميخورم فعلا

_باي

نميدونم چرا دلشوره گرفتم نکنه اتفاقي افتاده باشه؟

ابي به صورتم زدمو رفتم پيش ترنم 

_سلام

_سلام خوبي؟

_چيه خندوني؟

_هيچي بابا

_من دوست خودمو ميشناسم

_داداشت ديشب ازم خواستگاري کرد

_چـــــــــــــــــــــي ؟؟چه زود ايول به داداش خودم

_داد نزن رواني

_کي مياد خواستگاري؟

_فرداشب

_بابا چه عجله اي اما عاليه خيلي خوشحال شدم

_ميدونم

طرلان_چه خبره؟مگه عروسيه ؟؟

_تو در بزني چي ميشه؟

_اتاق تو که نيست اتاق ترنمه

_بله اتاق عروس خانم

_عــــــــــــــــــروس؟

_اره

_بابا ايول اخر اين ارمانو خر کردي؟؟

شراره_خوب جمعتون جمعِ

طرلان_واي شَري تريم رفت قاتي مرغا

شراره_مرغ؟

طرلان_پ نه پ.خروس

ترنم_خفه با صداتون ميره اون طرف اقام ميشنوه

_واي اقات منو کشته

طرلان_شصت پاش تو حلقم 

شراره_يه سوال

_طرلان_چي؟

_شصت پاي چپش يا پاي راستش؟

طرلان_هردو

_اخي ميخواي شهابو برات جور کنم

شراره_غلط کردي

_ اِ..صاحب داره؟

شراره_اره

ترنم_چه جورم

طرلان_ميلاد برام خوبه کاري به اقاي شراره ندارم

_پس تو هم اره؟

ترنم_مثل اينکه همهمون اره شديم خب من ميرم خونه ناسلامتي فرداشب خواستگار دارم باي

_منم ميخوام برم وايسا با هم بريم

طرلان_من با ميلاد بيام راحت ترم

_بچه پرو

شراره_خب منم با شهاب ميام

_به به خب تري تو هم با ارمان برو

_نه ديگه من با تو ميام چون تا چند روز ديگه ميشم جفت ارمان

_مردم دوست دارن منم دوست دارم...

ترنمو رسوندم خونه و خودمم رفتم خونه خودمون


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






+ نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت 8:56 توسط پوریا |
مطالب پيشين
» فیلم مبتذل موبایلی از یک دختر که پسری را تکان داد +
» جزای عشق/قسمت اخر
» جزای عشق10
» جزای عشق9
» جزای عشق8
» جزای عشق7
» رمان تک عشق/قسمت اخر
» رمان تک عشق20
» رمان تک عشق19
» رمان تک عشق18
» رمان تک عشق17
» رمان تک عشق16
» رمان تک عشق15
» رمان تک عشق14
» رمان تک عشق13
» رمان تک عشق12
» رمان تک عشق11
» رمان تک عشق10
» رمان تک عشق9
» رمان تک عشق8





پيوندها


فندک برقی سیگار لمسی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اس ام اس داستان و آدرس eyyjounam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

ساختن وبلاگ
حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
خرید از چین
قلاده اموزشی ضد پارس سگ
آی کیو مگ
مستر قلیون
یکانسر

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com